سازمانهای پروژه محور همواره به دنبال استفاده از روشهای مختلفی برای کنترل و مدیریت پروژه ها بوده اند که صرف نظر از خروجی هر کدام از این روشها ، تمامی آنها شامل متدولوژی ، چارچوب کاری و فرایندهایی مشخص بوده اند. برخی از این روشها ، ریشه هایی آکادمیک داشته اند و برخی دیگر روشهایی گسترش یافته توسط کسب و کارهایی مانند سازمانهای مشاوره مدیریت بوده اند که بر روی پروژه ها ، عمیقا تمرکز داشته اند.
|
متدلوژیهای کلیدی مدیریت پروژه |
||
|
Critical Chain |
COBIT |
PRINCE2 |
|
Six Sigma |
Agile |
PMBOK |
هر کدام از این روشها ، مسیر خود را برای فرایندها و مستند سازی پروژه می پیماید و از دیدگاه ویژه ای به مدیریت پروژه می نگرد. در سالیان اخیر ، این روشها به مشترکات فراوانی دست یافته اند ولی با این وجود همچنان تفاوتهایی ساختاری در شیوه به کار گیری این مفاهیم با هم دارند. روشهایی که بیشترین محبوبیت را در این بین برای مشتریان دارند شامل این موارد میشوند : PMBOK,PRINCE2,Critical Chain,Afile
این نام که مخفف Project Management Body of Knowledge میباشد بیانگر تجربیات مشترک در زمینه مدیریت پروژه میباشد که در اغلب پروژه ها و اغلب زمانها یکسان هستند. این استاندارد برای انجمن مدیریت پروژه (PMI) تهیه شد که این انجمن در سال ۱۹۶۹ در آمریکا بنیان گذاری گردید. این استاندارد به صورت گسترده ای در زمینه پروژه مورد استفاده قرار میگیرد و مدارک متنوعی نیز بر اساس این استاندارد در سراسر جهان ارائه میگردد.
این متدلوژی روشی کاملا فرایند گرا برای مدیریت پروژه است که راهکاری ساده و قابل گسترش برای مدیریت تمامی مدلهای مختلف پروژه ها را پیش روی ما میگذارد. این روش در ابتدا در انگلستان ، استانداردی برای پروژه های مربوط به بخش عمومی محسوب میشد و در حال حاضر نیز در سراسر جهان به صورت گسترده ای مورد استفاده قرار میگیرد. نگاه اصلی این روش بر روی پروژه هایی است که در یک محیط کنترل شده اجرا میشوند و اغلب برنامه های مالی و عملکردی در این روش با نظر مدیران ارشد پروژه پیاده سازی میشوند و نه مدیران پروژه.
این متدلوژی در سال ۱۹۹۷ ابداء شد و تکیه اصلی آن بر روی برنامه ریزی و مدیریت پروژه هایی است که همواره با عدم قطعیتها سر و کار دارند. تفاوت عمده این روش با متدلوژیهای موجود ، نوع نگاه آن به مقوله ریسک و عدم قطعیت در پروژه است. ازسوی دیگر ، این متدلوژی همواره بر روی ظرفیت منابع موجود تمرکز داشته و کمبود منبع را به عنوان عاملی مهم در تاخیر فعالیتها به حساب می آورد.
در این متدلوژی از حلقه های تکراری برای تعیین نیازمندیهای پروژه مخصوصا پروژه های مربوط به فیلدهای مهندسی و توسعه نرم افزار به گونه ای بسیار منعطف و تعاملی استفاده میشود. این روش اغلب در پروژه های مقیاس کوچک استفاده میشود ، جایی که درک محصول نهایی پروژه برای مشتری بدون ایجاد نمونه های اولیه بسیار پیچیده است.
شرکت پروجان با در نظر گرفتن پیچیدگی های ذکر شده و با توجه به نوع کسب و کارهای مورد نظر مشتریان همواره سعی بر آن داشته که متدلوژیهای ساختارمندی را برای مدیریت پروژه ها به مشتریان ارائه دهد. به تجربه ثابت شده سازمانهایی که پروژه محور عمل کرده و بر روی تکنیکهای مدیریت تصمیم گیری میکنند همواره روند صعودی و رو به جلو در بازار هدف خود داشته اند. با وجود فعالیتهای زیادی که در زمینه انجام پروژه ها انجام میشود ، معمولا دانش برنامه ریزی و مدیریت پروژه یکی از اصلی ترین نیازهای سازمانها برای عملکرد بهینه و مدیریت کسب و کار میباشد. مطالبی که در این سایت به صورت رایگان در اختیار شما کاربران گرامی قرار میگیرد به شما در درک بهتر مفاهیم و اصول پروژه کمک خواهد نمود.
پست مرتبط :
اهداف استراتژیک در پراجکت سرور
پراجکت سرور و پایش اهداف سازمانی
سنجش اهداف سازمانی در پراجکت سرور
سامانه مدیریت پروژه سازمانیEPM
